سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

داشت عباس قلی خان پسری

روبهی ، حیله گری، جانوری

 

حرفه اش بود گدایی کردن

آه و نفرین و کذایی کردن

 

پاتوقش بود خیابان و گذر

دور میدان و کنار معبر

 

بود جزء ادوات کارش

هیکل و چهره رقّت بارش

 

پیش مردم الکی می لنگید

در خفا قایمکی می شنگید

 

همه را یکسره نفرین می کرد

عزّ و چیز های دروغین می کرد

 

ناله می کرد که چشمش کور است

بچه شیر خورش رنجور است

 

چند شب پیش زنش سم خورده

پدرش توی تصادف مرده

 

دیگر از عالم و آدم سیر است

مادرش با سرطان در گیر است

 

پی افکار ملال آور بود

داستان های درام از بر بود

 

داشت دور بر خود یک لشکر

آدم ساده دل و خوش باور

 

به همه یکسره رو می انداخت

مال مردم به مذاقش می ساخت

 

گوش? کوچه گدایی می کرد

داخل خانه خدایی می کرد

 

داشت در دفتر مخصوص خودش

کُلفت و نوکر مخصوص خودش

 

پی ماشین مدل بالا بود

حجره اش پر شده از کالا بود

 

پول و سرمایه و دارایی داشت

چند تا خانه ویلایی داشت

 

گردنش گرچه مرتب خم بود

همه عمر، خوش و خرّم بود

 





برچسب ها : چرت و پرت  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 1206
    بازدید دیروز : 20
    کل بازدید : 922961
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/4    ساعت : 12:21 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات